چرا عاشورا عبرت است؟
تاریخ انتشار: ۴ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۲۰۸۸۱
فارس پلاس؛ حسن رشوند در یادداشتی نوشت: حرکت امام حسین (ع) از عصر روز عرفه از صحرای منا به سمت کربلا و مانع شدن لشکر اشقیا از حرکت امام و در نهایت توقف کاروان عشق در این سرزمین، ظاهراً نباید بیشتر از ۲۱ روز طول کشیده باشد، اما هر روز و هر لحظه این حرکت و پس از آن، استقرار کاروان امام در این صحرای تفیده بهویژه در همان یک روز عاشورا، سراسر درس و عبرت، نه تنها برای جامعه شیعه، بلکه برای کل بشریت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در حرکت امام و جانفشانی آن حضرت، چند درس و عبرت است که نه برای یک عصر، بلکه در همه اعصار باید مبنای رفتار و عمل باشد.
۱- اولین درس عاشورا تشخیص درست حق و باطل و حمایت از حق تا پای جان است که در واقعه عاشورا علاوه بر نزدیکان امام از حضرت ابوالفضل (ع) گرفته تا حضرت علی اکبر (ع) و حضرت قاسم (ع) که به شهادت رسیدند، چهرههای درخشان و با بصیرتی، چون میثم تمار، هانی بن عروه، مسلم بن عقیل و قیس بن مسهر را نیز میتوان مشاهده کرد که پیش از عاشورا شهید شدند و در روز عاشورا نیز ابتدا اصحاب با یکدیگر عهد کردند که زودتر از بنی هاشم به میدان بروند. در میان یاران حضرت، با افرادی مواجه هستیم که قبلاً با امام نبودند، اما با اینکه سرنوشتی متفاوت داشتند، بالاخره تا روز عاشورا، به صف حق پیوستند. از افراد این جریان، شخصیتی همچون «زهیر بن قین» بود که شیعه نبود و به حقانیت خلیفه سوم باور داشت، اما به امام ملحق شدو در رکابش به شهادت رسید. یا «حر بن یزید ریاحی» در نقطه تقابل با امام بود و اولین کسی بود که کاروان حضرت را در کربلا محاصره کرد. اما به طریق حق رسید و به فیض شهادت نائل آمد. از افراد دیگری، چون «سعد بن سعد» و «ابوالتهوف بن سعد» یاد شده که ابتدا در میان دشمنان حضرت بودند، اما توبه کردند و به حضرت ملحق و شهید شدند. اما گروهی دیگر از اصحاب همچون «سلیمان بن صرد خزایی» بودند که آشکارا در دفاع از قیام حضرت تعلل کردند و با وقت نشناسی، به حمایت از مسلم و هانی و سپس شخص امام قیام نکردند و نهایتاً در قالب «جنبش توابین» کوشیدند تا کوتاهی سابق خود را جبران کنند که نتیجهای در بر نداشت. یا کسان دیگری بودند که وقتی هدف و پافشاری امام را برای ایستادگی در مقابل جبهه کفر دیدند توصیه به عدم ادامه این سفر دادند یا در مقابل طلب یاری امام، پیشنهاد اسب و امکانات سفر را به حضرت میدادند.
همه این رفتارها را در عمر ۴۵ ساله انقلاب اسلامی در میان افرادی که روزگاری با انقلاب همراه بودند و در لحظات حساس و سرنوشتساز آن ساز جدایی زدند و در جبهه مقابل قرار گرفتند یا گوشهگیری و عافیت را بر مبارزه و در کنار رهبر و امام خویش بودن ترجیح دادند تجربه کرده ایم.
۲- حرکت امام حسین (ع) بر مبنای اصول ثابت و حقانیتی بود که پیامبر اسلام (ص) بنیان آن را گذاشته بود و پدر بزرگوارشان امیرالمؤمنین علی (ع) حکومت ۵ ساله خویش را بر همان مبنا اداره میکردند. اینکه امام حسین (ع) نتوانستند با جبهه ناحق سازش کنند، دلیل آن بدعتهایی بود که امویان گذاشته بودند. تا جایی این بدعتها در شهر پیامبر ریشه دوانده بود که رقاصهها در مرکز حکومت پیامبر خود نمایی میکردند. رفتار یزید و جریان حاکم آن روز براساس عرفهای ساختگی بود که هیچ تناسبی با آرمانها و آموزههای دینی پیامبر نداشت. عرف اگر مبنای حکومت باشد و مبانی دین در حکمرانی فقط زینت المجالس باشد، باید هم انتظار داشت بعد از ۵۰ سال از رحلت پیامبر در شهر پیامبر و سرزمینهای اسلامی فساد چنان گسترده شود که پسر پیامبررا از دین خروج کرده معرفی کنند و مسلمان نماهایی که نماز شب آنها ترک نمیشد کمر به قتل او ببندند. امروز پدیده عرفی گرایی بلیهای است که دامان همه جوامع را گرفته است. در غرب، همجنسگرایی در کشوری تبدیل به عرف جامعه و امری پذیرفته شده ومتناسب با آن قوانین تدوین میشود تا آزادی همجنس گرایان تضمین شود. برخی همین عرفیگرایی را در حجاب میخواهند بر جامعه ایران تحمیل کنند و با این بهانه که حجاب امری شخصی و عرفی است بدون توجه به مبانی دین و حتی وجود اقلیتی از این جامعه بی حجاب بهدنبال عرفیسازی بی حجابی در جامعه هستند. اتفاقاً قیام امام حسین (ع)، مقابله با این بدعتها و عرفی سازیها بود تا جامعه را از انحرافات بزرگی که اصل دین را نشانه گرفته بود، مصون نگه داشته شود.
۳- همراهی با ولی فقیه و امام جامعه یکی از مصادیق بارز عبرت آموزی از صحنه عاشورا و کربلاست زیرا حق در امام عصر (عج) و ولی او تبلور پیدا میکند و برای اینکه دچار انحراف از مسیر حق نشویم، نیازمند بصیرت و حمایت همه جانبه از ولی خویش هستیم. فراموش نکنیم کسانی که امام را همراهی نکردند و در روز عاشورا غایب یا در جبهه کفر بودند، روزگاری نه چندان دور جزو فرماندهان سپاه امام علی (ع) بودند. این امر نشان میدهد در صراط حق بودن نیازمند بصیرت و رصد لحظه لحظه رفتار است و کوچکترین غفلت، ما را به ورطه سقوط میکشاند.
همواره باید این فراز سخنان رهبر عزیز انقلاب را در جمع فرماندهان و نیروهای لشکر ۲۷ محمد رسول الله در ۲۰ خرداد ۱۳۷۵ آویزه گوش خویش قرار دهیم که فرمودند: برای جلوگیری از تکرار تاریخ و از دست ندادن فرصتها همواره باید عبرتگیری از کربلا برای فرزندان انقلاب درس اوّل باشد. وقتی امام حسین علیهالسلام کشته شد، وقتی فرزند پیغمبر از دست رفت، وقتی فاجعه اتفاق افتاد، وقتی حرکت تاریخ به سمت سراشیب آغاز شد، دیگر چه فایده؟... اگر خواص در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا میکند و حسین بن علیها به کربلا کشانده نمیشوند. اگر خواص بد فهمیدند، دیر فهمیدند، یا نفهمیدند و با هم اختلاف کردند... معلوم است که در تاریخ، کربلا تکرار خواهد شد.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: عاشورا امام حسین ع روز عاشورا امام حسین حرکت امام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۲۰۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شمه ای از کرامات امام صادق(ع)
بخشش و بزرگواری آن حضرت
از مشکوه الانوار نقل است که مردی خدمت حضرت صادق(ع) رسید و عرض کرد پسر عمویت فلان اسم جناب تو را برد و نگذاشت چیزی از بدگوئی و ناسزا مگر آن که برای تو گفت. حضرت کنیز خود را فرمود که آب وضو برایش حاضر کند پس وضو گرفت و داخل نماز شد، راوی گفت من در دلم گفتم که حضرت نفرین خواهد کرد بر او، پس حضرت دو رکعت نماز گذاشت و گفت: ای پروردگار من این حق من بود من بخشیدم برای او، و تو جود و کرمت از من بیشتر است پس ببخش او را و مگیر او را به کردارش و جزا مده او را به عملش؛ پس رقّت کرد آن حضرت و پیوسته برای او دعا کرد و من تعجب کردم از حال آن جناب.
صدقات پنهانی و امداد از بیچارگان بصورت نهانی
ابن شهر آشوب از ابوجعفر خثعمی نقل کرده که گفت حضرت امام جعفر صادق(ع) همیانی زر به من داد و فرمود این را بده فلان مرد هاشمی و مگو کدام کسی داده. راوی گفت آن مال را چون به آن مرد دادم گفت خدا جزای خیر دهد به آن که این مال را برای من فرستاده که همیشه برای من میفرستد و من به آن زندگانی میکنم و لکن جعفر صادق یک درهم برای من نمیدهد با آن که مال بسیاری دارد.
عطوفت و مهربانی امام
از سفیان ثوری روایت شده که روزی به خدمت آن حضرت رسید آن جناب را متغیّرانه دیدار کرد سبب تغّیر رنگ را پرسید آن حضرت فرمود: که من نهی کرده بودم که در خانه کسی بالای بام برود، این وقت داخل خانه شدم یکی از کنیزان را که مسئول تربیت فرزند من بود دیدم که طفل مرا در بردارد و بالای نردبان است. چون نگاهش به من افتاد متحیر شد و لرزید و طفل از دست او افتاد بر زمین و مرد. تغییر رنگ من از جهت غصّه مردن طفل نیست بلکه به سبب آن ترسی است که آن کنیزک از من پیدا کرد و با این حال آن کنیزک را فرموده بود تو را به جهت خدا آزاد کردم، باکی بر تو نیست، باکی نباشد تو را.
احیاگر دین
از حضرت ابوجعفر سوالی کردند امام پس از شما کیست؟ حضرت دست بر پشت مبارک امام صادق(ع) زده فرمود سوگند به خدا این همان کسی است که باید آئین آل محمد(ع) را احیا کند.
توصیف دیگران از حضرت
طاهر، مصاحب امام ابوجعفر(ع) گفت حضور حضرتش شرفیاب بودم. جعفر وارد شد. حضرت باقر(ع) فرمود: این آقا، بهترین آفریده خداست.
تواضع در پوشش
روزی یکی از اصحاب حضرت صادق(ع) بر آن حضرت وارد شد. آن جناب پیراهنی پوشیده که گریبان او را وصله زدهاند. آن مرد پیوسته نظرش بر آن پینه بود و گویا از پوشیدن آن حضرت آن پیراهن را تعجب داشت. حضرت فرموده چه شده تو را که نظر به سوی من دوختهای؟ گفت نظرم به پینهای است که در گریبان پیراهن شماست. فرمود بردار این کتاب را و بخوان آن چیزی که در او نوشته است. راوی گفت. مقابل آن حضرت یا نزدیک آن حضرت کتابی بود پس آن مرد نظر افکند در آن دید نوشته است در آن: «لا ایمان لمن لاحیاء له و لامال لمن لاتقدیر له و لاجدید لمن لاخلق له»
ایمان ندارد کسی که حیاء ندارد و مال ندارد کسی که در معاش خود تقدیر و اندازه ندارد و نو ندارد کسی که کهنه ندارد.